سفرهای شخصیتها و رهبران کشورهای رده اول جهان علاوهبر متن آن حاشیههای جالبی دارد که تا جمع کردن ادرار از سوی تیم حفاظت نیز میرسد. سفر کیم جونگاون، رهبر کرهشمالی به سنگاپور برای دیدار با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا صرفنظر از اهمیت راهبردی آن بهعنوان یک نقطه عطف در روابط راهبردی دو کشور حاشیههای خاص خود را داشت که در فلاش دوربینها و هیاهو و غوغای اصل دیدار کمتر به چشم آمدند. یکی از مهمترین این حاشیهها بحثهای لجستیکی و تامین هزینههای این سفر بود. بدون شک پرداخت هزینه هتلهای جزیره سنتوزای سنگاپور برای ترامپ سهل است، اما زمانی که پای کیم جونگاون به میان آمد موضوع کمی پیچیده شد. کمترین هزینه هتلهای این جزیره شبی 7000 هزار دلار آب میخورد. شاید این ماجرا بیشتر به یک شوخی شبیه باشد، اما وقتی درآمدهای ارزی کرهشمالی که در هر سال به 2 تا 3 میلیارد بالغ میشود را میشنویم، آنگاه تامین این هزینهها کمی با اما و اگر روبهرو میشود. حالا بهنظر میرسد که بخش اعظم این هزینه را میزبان سنگاپوری پرداخت و در قبال آن خود را بهعنوان چهارراهی مطمئن در منطقه پر افتوخیز خاورمیانه مطرح کرده است. این تنها مشکل نبود؛ بهدلیل محدودیتهای هواپیماهای کرهشمالی و تعداد بالای اعضای هیات این کشور، درنهایت یک هواپیمای بوئینگ 747 ایرچاینا، رهبر کرهشمالی را به سنگاپور رساند و دو هواپیمای کرهشمالی تمام تجهیزات لازم را برای زندگی دو روزه کیم جونگاون به سنگاپور منتقل کردند.
رهبر کرهشمالی علاوهبر غذای چند روز خود، ماشین مرسدس بنز مورد علاقهاش، تختخواب و سرویس دستشویی مورد علاقه خود را به سنگاپور رساند. شاید در قرن بیستویکم چنین موردی عجیب باشد، اما این عادت تنها مختص رهبرانی همچون کیم جونگاون نیست.
ادرار هم سند محرمانه است
زمانی که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه به تهران آمده بود، روایتی دهان به دهان بین خبرنگاران میچرخید که تیم حفاظت پوتین حتی ادرار وی را نیز جمعآوری کردهاند. شاید چنین کاری کمی دور از عقل بهنظر برسد، اما نگاهی به خاطرات برخی رهبران و سرویسهای جاسوسی دنیا نشان میدهد اتفاقا حتی چنین فضولاتی میتواند منبع بیشماری از اطلاعات را در اختیار هر سازمان جاسوسی قرار دهد. الکساندر دومرانش، رئیس اسبق سازمان اطلاعات خارجی فرانسه، در خاطرات خود با اشاره به سفر برژنف در صدر هیاترئیسه اتحاد جماهیر شوروی در سال 1981 به غرب اروپا از تلاش این سازمان برای دستیابی به اطلاعات جزئی درخصوص خلق و خو یا وضعیت سلامتی وی مینویسد. سازمان اطلاعات خارجی فرانسه با همکاری دانمارک، زمانی که برژنف راهی این کشور شده بود بخشی از نمونه آب حمام وی را جمعآوری میکند. این آب نشان داد که برژنف بهشدت به الکل معتاد است و مدت زمان زیادی تا پایان عمر وی نمانده است. سازمان اطلاعات خارجی فرانسه با همین اطلاعات توانست به تشریفات کاخ الیزه اطلاع دهد در مراسم پذیرایی از برژنف، انواع مشروبات الکلی را حاضر کنند. شاید با چنین داستانی بتوان به تیمهای حفاظت حق داد کوچکترین اثری از شخصیت مورد حفاظت را در کشور میزبان بهجا نگذارند، چراکه میتواند دریایی از اطلاعات را در اختیار طرف مقابل قرار دهد.
ماشینهایی که کدهای هستهای را انتقال میدهند
با این حال تدارکات برای حفاظت از چنین شخصیتهایی تنها محدود به چنین مواردی نمیشود. یکی از مهمترین مواردی که در این باره مشهور است انتقال تجهیزات و خودروهای حملونقل شخصیتها و سران کشورها به محل کشور میزبان است که این مساله بهخصوص در مورد کشورهای دارای سلاح هستهای بهشدت شایع است. این خودروها علاوهبر حمل شخصیت، وظایف مهمتر دیگری دارند. بخشی از این کاروان خودروها وظیفه انتقال سیگنالهای لازم برای فعال کردن سلاحهای هستهای جهت پرتاب را برعهده دارند؛ سیستمی که باید همراه روسایجمهور صاحب سلاحهای اتمی باشد.
کیف سحرآمیزی برای مقابله با حمله دشمن
این سیستم سالهاست که در اختیار کشورهای دارای سلاح هستهای فعال است. هدف از آن مقابله با حملات اشتباهی و فعال شدن ناگهانی سلاحهای هستهای است. کلاهکهای هستهای در پنج کشور صاحب سلاح هستهای برای فعال شدن نیاز به ارسال کدهای فعالسازی از سوی بالاترین سطح تصمیم گیرنده دارند. درصورتی که سلاح توسط موشکهای بالستیک یا هواپیماهای جنگنده پرتاب شود، کوچکترین اتفاقی رخ نخواهد داد. این سیستم در دو کشور روسیه و آمریکا اهمیت بالایی دارد، چراکه این دو کشور نزدیک به 90 درصد سلاحهای اتمی دنیا را در اختیار دارند. این کد از طریق یک کیف در اختیار روسایجمهور دو کشور قرار میگیرد. روسایجمهور روسیه و آمریکا از طریق این کیف میتوانند به کدها و دستورالعملهایی که امکان استفاده از آنها را میدهد، دست یابند. هر کس این کیفها را باز کند، شاید با توصیفاتی که از آنها شده است، کمی ناامید شود.
در این کیفها خبری از تجهیزات الکترونیکی پیشرفته یا سیستمهای انتقال نیست، بلکه اغلب شامل دیسکتهای کد هستهای است و انتقال این کدها به مراکز فرماندهی نیاز به تجهیزات ارتباطات ماهوارهای قوی دارد. بهصورت معمول کیفها توسط یک آجودان نظامی همواره نزدیک روسایجمهور دو کشور حمل میشود. در سفرهای آنان نیز علاوهبر این کیفها تجهیزات ارسال سیگنال در قالب خودروهای تشریفات نیز به کشور میزبان حمل میشود. نزدیک بودن این خودروها به روسایجمهور این دو کشور امکان هرگونه واکنش سریع به حملات ناگهانی اتمی را در کمترین فاصله فراهم میکند. علاوهبر روسایجمهور روسیه و آمریکا، کشورهای فرانسه، انگلستان و چین نیز از این امکان بهره میبرند. با این حال بهدلیل نبود مناقشه جدی، سیستم تسلیحات هستهای این کشورها در حال غیرفعال قرار دارد. نکته طنز ماجرا اینجاست که یکبار بیل کلینتون، رئیسجمهور اسبق آمریکا به این نکته اعتراف کرد که نزدیک به یک هفته این کدها را گم کرده بود.
تشریفات تو خالی سعودیها
برخی از روسا و رهبران کشور هیچ نیازی به چنین تجهیزاتی ندارند، بلکه تنها بهدلیل تشریفات یا خودنمایی دست به تشریفات گسترده میزنند. شاید جالبترین نمونه از چنین حاکمانی معمر قذافی باشد. قذافی تمام محافظان خود را از بین زنان انتخاب میکرد و عادت داشت برای اینکه حس بادیهنشینی خود را حفظ کند، همواره یک چادر را با خود حمل و آن را در محل اقامت خود برپا میکرد. شاه عربستان نیز برای طی کردن تعطیلات هفتگی خود در فرانسه، یک هتل پنج ستاره بهطور کامل اجاره و حتی بخشی از ساحل را مسدود کرد. این اقدام پادشاه عربستان با اعتراضات گسترده مردم فرانسه روبهرو شد، بهگونهای که شاه سعودی مجبور شد سفر خود را نیمهکاره رها کرده و به عربستان باز گردد. مهمترین محل برای گذراندن تعطیلات شاهان سعودی در کشورهای شمال آفریقا ازجمله مراکش و مغرب است و مزاحمتهای بیموقع پادشاهان سعودی کوچکترین اعتراضی را از سوی مردم برنمیانگیزد، چراکه هیچکس حق اعتراض ندارد.
بهصورت معمول هزینههای سفرهای فوق نیز از جیب مردم و درآمدهای نفتی سعودی پرداخت میشود که اغلب سر به میلیاردها دلار میزند.
در پایان شاید ذکر این نکته لازم باشد که چنین تشریفاتی هیچگاه نمیتواند به افزایش محبوبیت یا اقتدار یک رهبر بینجامد. شاید اگر اون به سلاح هستهای دست پیدا نمیکرد، انتظار چنین احترامی بیهوده بود، حتی اگر اون تمام کاخ سلطنتی خود را بار هواپیما میکرد و به سنگاپور میآورد.
منبع:فرهیختگان